رادين عزيزمرادين عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

عزيز دردونه ي مامی و بابایی

هفته پانزدهم

سلام نی نی گلم ،عزیز مامی ، ایشاله که خوب و صحیح و سالم باشی عزیز دلم ، مامی میخواد از هفته پیش که وقت دکتر پاکروش داشتم برات تعریف کنم عزیزم ، چهارشنبه ٤ مرداد بود که ساعت ٥:٣٠ وقت داشتم طبق معمول همیشه مامی پر از استرس بود ، تو مطب دکتر هم که اونقدر معطل میشیم هر لحظه استرس بیشتر میشه ههههههههههههههههههههههه خلاصه با نگرانی وارد اتاق دکتر شدم طبق معمول همیشه روی تخت خوابیدم تا دکتر ضربان قلب نونوی گلم رو چک کنه ، بعد از بررسی گفت طول سرویکس ٣٣ و به مامی گفت جفتت پائین اومده و باید این قرصها رو مصرف کنی و چهار روز دیگه یعنی یکشنبه هفته ی دیگه با مثانه ی پر بیای که دوباره سونو بشی اگه طول سرویکس خوب شده باشه که احتیاج به عمل ندارم در غ...
6 مرداد 1391

سونوي NT

سلام عروسک مامی ، از خدا میخوام که صحیح و سالم باشی ، امروز من و بابایی قراره عصری برای انجام سونوی ان تی به مرکز جراحی سهند مراجعه کنیم ، چند روزی میشه از استرس و دلشوره مردم و زنده شدم عزیزم . ایشاله که در پناه خدای مهربون صحیح و سلامت باشی لوبیای مامی . خیلی مامی دلش میخواد جنسیت شما رو بدونه آخه وقتی باهات صحبت میکنم نمیدونم پسملی صدات کنم یا دخملی ، البته که سلامتیت و وجودت برای ما مهمه عزیزم و الا چه دخمل طلا باشی چه پسمل قند عسل باشی من و بابایی عاشقتیممممممممممممممممم  عصر بابایی اومد محل کار مامی و با هم به سمت مرکز جراحی سهند رفتیم ، توی راه فقط سکوت کرده بودم آخه وقتی مامی دلشوره داره حرفی نمیزنه و بابایی از روی ق...
29 تير 1391

لحظات پر از استرس

سلام جیگر مامان ،لوبیای کوچیک مامی ، قربونت برممممممممممممممممممممممم عزیز دلم برات تعریف کنم که مامی روز شنبه ٢٧ خرداد وقت دکتر داشت ،اگه بدونی مامی چقدر استرس داره تا هر دفعه به مطب دکتر برسه و خبر سلامتی تو فرشته ی عزیزم رو بشنوم خندون میشم . خدا رو شکر دکتر گفت همه چیز خوبه و ضربان قلب شما عسلی رو چک کرد و عزیز دردونه ی مامان صحیح و سالم بود. قرار شد دوباره دو هفته دیگه برای بررسی وضعیت گلم مطب دکتر بریم ، ایشاله که همه چیز همینطور بخوبی پیش بره عزیزمممممممممممممممممم سلام به روی مثل ماه نفسم ، ایشاله که خوب و صحیح و سالم باشی و سفت و محکم به مامی چسبیده باشی گلم، دوباره وقت دکتر مامی رسید روز سه شنب...
14 تير 1391

شنیدن صدای قلب نفسم

سلام نفسه مامان،ایشاله که هر روز خوب و سلامت باشی و بزرگتر بشی و مامان بتونه شما رو حس کنه . میخوام برات از اولین روز شنیدن صدای قلب نفسم ،هستی ام ، شما نی نی گلم ، بگم ،روز چهارشنبه ١٠ خرداد مامی وقت دکتر پاکروش داشت ،دکتر گفت که ٦ هفته و ٣ روزت شده گلم ، و همه چیز رو چک کرد و خلاصه قرار شد دو هفته ی دیگه برای شنیدن صدای قلب گلم سونو کنم و روز بعدش هم مامی ایشاله دومین سرمش رو بزنه ، دوست ندارم برات از سختی ها بنویسم ولی اگه بدونی بابایی با چه سختی این سرم ها رو برای مامانی تهیه میکنه ،کلی اذیت می کنن ولی بابائی میگه بخاطر شما عزیز دردونه و مامانیش حاضره هر سختی رو تحمل کنه ، خدا به بابایی سلامتی بده که اینقدر هوای ما رو داره گ...
26 خرداد 1391

بهترین هدیه ی خدا

نی نی گلم باید مامان رو ببخشید که دیر شروع به نوشتن کردم آخه درست امروز شما  ١٢ هفته و ٦ روزه که تو دل مامانی هستی و مامانی هنوز وقت نکرده برای شما بنویسه ولی قول میدم از اول تا الان مو به مو بنویسم و از این به بعد هم زوده زود بنویسم گلم . عزیز دل مامانی ،روز سه شنبه ٢٦ اردیبهشت ماه بود که جواب آزمایش بارداری مامان مثبت شد ،خدایا شکرت از اینکه نی نی دوست داشتنی به من بخشیدی ،ایشاله که صحیح و سالم باشه عزیز دردونه ی مامان . روز چهارشنبه ٢٧ اردیبهشت ماه به مطب دکتر پاکروش رفتم چون تو آزمایش بارداری روز قبلم مقدار بتا پایین بود دوباره برام آزمایش بارداری نوشت ،مامانی هم برای دادن آزمایش به بیمارستان آبان رفت ،تا جواب آزمایش...
15 خرداد 1391